حجره

گاه نوشت های یک طلبه

حجره

گاه نوشت های یک طلبه

مشخصات بلاگ

در این زمانه ی دلگیر این دل گیر نگاه توست...

چند صباحی است مفتخرم به همراه تو شدن
چندی است بی تو احساس پوچی میکنم
چون تمام هست و نیستم تویی

زندگی ام با امید سرباز شدن و دلهره سربار شدن پر از تلاطم شده
روزها مشغول کتاب ام و شب ها مشغول دفتر...!

نمیگویم طلبه شدن آرزوی کودکی ام بود اما آرزوی جوانی ام شد...
یادت باشد به یادم بیاوری طلبگی وظیفه است

آخرین نظرات

۳ مطلب با موضوع «اصطلاحات» ثبت شده است

نظریه ای در باب چگونگی تحول زندگی اجتماعی ـ تاریخی انسان و قانون های حاکم برآن، که پایه گذاران آن کارل مارکس(1818-1883) فیلسوف، اقتصاددان و جامعه شناس آلمانی و فریدریش انگلس(1825-1895) یار و همفکر نزدیک او هستند. ولی به معنای وسیع کلمه، مارکسیسم یک مکتب فلسفی ـ سیاسی ست که شاگردان روسی مارکس وانگلس، بویژه پلخانف ولنین، در پرکردن خلاءهای آن و قالب گیری  آن به صورت یک دستگاه جامع نظری _شامل بحث مابعد الطبیعه، فلسفه ی تاریخ، جامعه شناسی، اقتصاد و انجام شناسی (teleology) تاریخی_ نقش بزرگی داشته اند، چنانکه جداکردن آراء آنها از آراء اصلی مارکس کاری دشوار است؛ اگرچه در سال های اخیر برخی متفکران (مانند ژان پل سارتر و مرلوپونتی در فرانسه) و حوزه های فکری جدّی اروپایی (مانند مکتب فرانکفورت) کوشیده اند که آراء اصلی مارکس را، که جنبه ی پژوهش فلسفی و تاریخی دارد، ازقالب های ایدئولوژیک مارکسیسم ـ لنینیسم جدا کنند.

  • مهدی شوقی

ماکیاولیسم (machiavelism)

نظریه سیاسی که به نام نیکولو ماکیاولی، سیاستمدار و متفکر ایتالیایی (1469-1527) نامدار است. بنیاد ماکیاولیسم بحث درباره ی روش و هدف در سیاست است. ماکیاولی در کتاب نامدار خویش، شهریار (prince) هدف عمل سیاسی را دستیابی به قدرت می داند، و بنابراین، آن را محدود به هیچ حکم اخلاقی نمی داند، و در نتیجه، به کار بردن هر وسیله را در سیاست برای رسیدن به هدف مجاز می شمارد، و بدینگونه سیاست را به کل از اخلاق جدا می کند. از این رو، ماکیاولیسم به معنای استفاده از هر وسیله و روشی، از جمله وسایل غیر اخلاقی، برای رسیدن به هدف است. ماکیاولی بر آنست که زمامدار، اگر بخواهد باقی بماند و موفق باشد، نباید از شرارت بهراسد و از آن بپرهیزد. زیرا بدون شرارت نگه داشتِ دولت ممکن نیست... برای داوری درباره ی فرمانروا هیچ سنجه و مقیاسی جز میزان موفقیت سیاسی و افزونیِ قدرت او وجود ندارد. فرمانروا برای دست یابی به قدرت و افزودن و نگهداشت آن مجاز است به هر عملی از زور و حیله و غدر و خیانت و نیرنگ و پیمان شکنی دست زند.

دانشنامه سیاسی، داریوش آشور، انتشارات مروارید، چاپ بیست و سوم، ص296

  • مهدی شوقی

واژه علم، مشترک لفظی است و در معانی متعددی به کار رفته است:

1.      کاربرد علم در مقابل جهل که بر همه دانستنی ها، اعم از تصورات و تصدیقات، علوم حصولی و حضوری، علوم عقلی، حسی، شهودی و نقلی، تک گزاره ها و یا رشته های علمی اطلاق می شود.

2.      علم به معنای قطع و یقین و متعلق آن، گزاره هایی هستند که مورد یقین آدمی باشند؛ اعم از اینکه آن گزاره یقینی، صادق و مطابق با واقع باشد یا اینکه کاذب و خلاف واقع باشند. علم در این کاربرد، مقابل شک، ظن و وهم قرار دارد.

3.      علم به معنای نظام سیستمی از گزاره های حصولی که با روش های مختلف کسب معرفت به دست آمده اند؛ مانند علوم تجربی، فلسفی، تاریخی، عرفانی، ادبی و... .

4.      علم به معنای نظام و سیستمی از گزاره های حصولی، نه حضوری، که با روش های حسی و تجربی تحصیل شده و به صورت فنی، طبقه بندی شده اند؛ مانند علوم تجربی، طبیعی و انسانی. در این اطلاق، فقه، اصول، کلام، فلسفه، عرفان و علوم ادبی و تاریخی، علم به شمار نمی آیند.

ساحت های گوناگون علوم تجربی، منشأ تقسیم های گوناگونی در این دسته از دانش شده است؛ برای نمونه، علوم تجربی را می توان به اعتبار موضوع، به علوم طبیعی و انسانی تقسیم کرد. علوم انسانی ناظر به شناخت روابط میان رفتارهای فردی و اجتماعی، ارادی و غیر ارادی و آگاهانه و غیرآگاهانه هستند و شامل روان شناسی، جامعه شناسی، علوم سیاسی، علوم تربیتی و اقتصاد و مدیریت می گردند. علوم طبیعی مانند فیزیک، شیمی، زیست شناسی و... ناظر به کشف پدیده های طبیعی هستند. علوم طبیعی و انسانی به اعتبار تئوری سازی و بهره مندی از تئوری ها به دو دسته علوم تولید کننده و مصرف کننده تقسیم می گردند. مقصود از علم در بحث علم دینی، علوم طبیعی و انسانی هستند.


منابع:

کلام جدید، عبدالحسین خسروپناه،ص390 / آموزش فلسفه، محمدتقی مصباح یزدی، ج1، ص61 / فلسفه علم، مهدی دهباشی، ص1-10.

  • مهدی شوقی